معنی فارسی meadowland

B1

زمین‌های مرتع، نواحی با پوشش گیاهی علفی و مرتع که عموماً در مناطق روستایی پیدا می‌شود.

An area of land covered with grass and low plants suitable for grazing animals.

noun
معنی(noun):

A tract of land cultivated as a meadow.

example
معنی(example):

زمین مرتع در بهار پر از گل‌های رنگارنگ است.

مثال:

The meadowland is full of colorful flowers in spring.

معنی(example):

کشاورزان معمولاً دام‌های خود را در زمین مرتع سرسبز می‌چرانند.

مثال:

Farmers often graze their cattle on the lush meadowland.

معنی فارسی کلمه meadowland

: معنی meadowland به فارسی

زمین‌های مرتع، نواحی با پوشش گیاهی علفی و مرتع که عموماً در مناطق روستایی پیدا می‌شود.