معنی فارسی meadowless

B1

به معنای عدم وجود مرتع یا چمن‌زار در یک منطقه.

Devoid of meadows.

example
معنی(example):

دره بدون چمن به نظر تنها و خالی می‌رسید.

مثال:

The meadowless valley seemed lonely and bare.

معنی(example):

آن‌ها از منطقه بدون چمن پارک عبور کردند.

مثال:

They walked through a meadowless area of the park.

معنی فارسی کلمه meadowless

: معنی meadowless به فارسی

به معنای عدم وجود مرتع یا چمن‌زار در یک منطقه.