معنی فارسی meanlooking

B2

ظاهری خشن، نامهربان یا تهدیدآمیز دارد.

Having an appearance that suggests cruelty or hostility.

example
معنی(example):

گربه‌ای که ظاهری خشن داشت به شکاکانه به من نگاه کرد.

مثال:

The meanlooking cat eyed me suspiciously.

معنی(example):

اگرچه او چهره‌ای خشن دارد، اما در واقع او بسیار دوستانه است.

مثال:

Although he has a meanlooking face, he is actually very friendly.

معنی فارسی کلمه meanlooking

: معنی meanlooking به فارسی

ظاهری خشن، نامهربان یا تهدیدآمیز دارد.