معنی فارسی means-testing

B1

فرآیند ارزیابی وضعیت مالی افراد برای تعیین میزان و نوع کمک‌های مالی که واجد شرایط دریافت آن هستند.

The process of assessing an individual's financial situation to qualify for different levels of assistance.

example
معنی(example):

آزمون درآمدی به تخصیص مؤثر منابع محدود کمک می‌کند.

مثال:

Means-testing helps allocate limited resources effectively.

معنی(example):

دولت در حال اجرای آزمون درآمدی است تا عدالت را در برنامه‌های اجتماعی تضمین کند.

مثال:

The government is implementing means-testing to ensure fairness in social programs.

معنی فارسی کلمه means-testing

: معنی means-testing به فارسی

فرآیند ارزیابی وضعیت مالی افراد برای تعیین میزان و نوع کمک‌های مالی که واجد شرایط دریافت آن هستند.