معنی فارسی measurables

B1

مقادیر قابل اندازه‌گیری به عواملی اشاره دارد که می‌توان آنها را به شکل عددی سنجید.

Factors or items that can be quantified or measured.

noun
معنی(noun):

That which can be measured; a metric.

example
معنی(example):

استاد در مورد مقادیر قابل اندازه‌گیری آزمایش صحبت کرد.

مثال:

The professor discussed the measurables of the experiment.

معنی(example):

مقادیر قابل اندازه‌گیری برای تحلیل داده‌ها ضروری هستند.

مثال:

Measurables are essential for data analysis.

معنی فارسی کلمه measurables

: معنی measurables به فارسی

مقادیر قابل اندازه‌گیری به عواملی اشاره دارد که می‌توان آنها را به شکل عددی سنجید.