معنی فارسی measure one's words

B2

محاوره‌ای به معنای احتیاط و دقت در استفاده از واژه‌ها جهت جلوگیری از سوءتفاهم است.

To be cautious or careful about what one says, especially in delicate situations.

example
معنی(example):

در یک گفت‌وگوی حساس، مهم است که به حرف‌های خود توجه کنیم.

مثال:

In a sensitive conversation, it's important to measure one's words.

معنی(example):

هنگام ارائه بازخورد، باید همیشه به حرف‌های خود به دقت توجه کنید.

مثال:

When giving feedback, one should always measure one's words carefully.

معنی فارسی کلمه measure one's words

:

محاوره‌ای به معنای احتیاط و دقت در استفاده از واژه‌ها جهت جلوگیری از سوءتفاهم است.