معنی فارسی meatmarket

B1

بازار گوشت، محلی که در آن انواع مختلف گوشت عرضه می‌شود.

A marketplace specifically for selling different types of meat.

example
معنی(example):

من به بازار گوشت رفتم تا مرغ تازه بخرم.

مثال:

I visited the meatmarket to buy fresh chicken.

معنی(example):

بازار گوشت پر از مشتری بود.

مثال:

The meatmarket was bustling with customers.

معنی فارسی کلمه meatmarket

: معنی meatmarket به فارسی

بازار گوشت، محلی که در آن انواع مختلف گوشت عرضه می‌شود.