معنی فارسی meatpacking
B1صنعتی که در آن حیوانات ذبح و گوشت آنها برای مصرف انسان آماده و بستهبندی میشود.
The industry involved in the processing and packaging of meat.
- noun
noun
معنی(noun):
The slaughter and further processing of animals for meat.
example
معنی(example):
صنعت بستهبندی گوشت در اقتصاد اهمیت زیادی دارد.
مثال:
Meatpacking is an important industry in the economy.
معنی(example):
او پس از فارغالتحصیلی در صنعت بستهبندی گوشت شغلی پیدا کرد.
مثال:
He got a job in meatpacking after finishing school.
معنی فارسی کلمه meatpacking
:
صنعتی که در آن حیوانات ذبح و گوشت آنها برای مصرف انسان آماده و بستهبندی میشود.