معنی فارسی meaw

B1

میو، صدای که گربه یا برخی دیگر از پستانداران در زمان خاصی ایجاد می‌کنند.

A sound made by a cat or some other mammals in specific situations.

example
معنی(example):

گربه وقتی پرنده را دید یک میو کرد.

مثال:

The cat let out a meaw when it saw the bird.

معنی(example):

من صدای میو از کوچه شنیدم.

مثال:

I heard a meaw from the alley.

معنی فارسی کلمه meaw

: معنی meaw به فارسی

میو، صدای که گربه یا برخی دیگر از پستانداران در زمان خاصی ایجاد می‌کنند.