معنی فارسی meck
B1اصلاح، تغییر یا تعمیر یک شیء یا دستگاه برای بهبود عملکرد آن.
To tweak or modify something for better performance.
- VERB
example
معنی(example):
او سعی کرد که دستگاه را به گونهای تنظیم کند که بهتر کار کند.
مثال:
He tried to meck the machine to work better.
معنی(example):
مک گاهی به معنای اصلاح یا تعمیر یک شیء است.
مثال:
Meck can sometimes mean to modify or fix an item.
معنی فارسی کلمه meck
:
اصلاح، تغییر یا تعمیر یک شیء یا دستگاه برای بهبود عملکرد آن.