معنی فارسی medicalizes
B1فرآیندی که طی آن رفتارها یا مشکلات عادی به صورت پزشکی تشخیص داده و درمان میشوند.
To classify or treat a non-medical issue as a medical problem.
- verb
verb
معنی(verb):
To make medical; to convert or reduce to a branch of medicine.
example
معنی(example):
برخی از افراد بر این باورند که جامعه رفتارهای عادی را پزشکی میکند.
مثال:
Some people believe society medicalizes normal behaviors.
معنی(example):
روند پزشکی کردن مشکلات روزمره در حال افزایش است.
مثال:
The trend to medicalize everyday problems is growing.
معنی فارسی کلمه medicalizes
:
فرآیندی که طی آن رفتارها یا مشکلات عادی به صورت پزشکی تشخیص داده و درمان میشوند.