معنی فارسی medicamentary

B2

مرتبط با اثرات دارویی و درمانی داروها.

Pertaining to medicinal effects or properties of drugs.

example
معنی(example):

اثرات دارویی این دارو به‌طور گسترده‌ای مورد مطالعه قرار گرفت.

مثال:

The medicamentary effects of the drug were studied extensively.

معنی(example):

محققان بر روی کاربردهای دارویی در کار خود تمرکز می‌کنند.

مثال:

Researchers focus on medicamentary applications in their work.

معنی فارسی کلمه medicamentary

: معنی medicamentary به فارسی

مرتبط با اثرات دارویی و درمانی داروها.