معنی فارسی medicks
B1واژهای که به پزشکان غیررسمی یا درمانگران سنتی اشاره دارد و ممکن است در فرهنگهای مختلف معانی متفاوتی داشته باشد.
A colloquial term for a medical practitioner, often informal or in a historical context.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of various European and North African herbs, of the genus Medicago, several of which are grown for fodder etc.
example
معنی(example):
مدیکها به خاطر شیوههای درمانیشان شهرت داشتند.
مثال:
The medicks had a reputation for their healing practices.
معنی(example):
روستا به مدیکها برای مراقبتهای پزشکی اتکا داشت.
مثال:
The village relied on medicks for medical care.
معنی فارسی کلمه medicks
:
واژهای که به پزشکان غیررسمی یا درمانگران سنتی اشاره دارد و ممکن است در فرهنگهای مختلف معانی متفاوتی داشته باشد.