معنی فارسی medicolegally

B1

به شیوه‌ای که پزشکی قانونی به اجرای موارد قانونی مرتبط می‌شود.

In a manner pertaining to the intersection of medicine and law.

example
معنی(example):

مدرک به‌صورت پزشکی قانونی بررسی شد تا از صحت آن اطمینان حاصل شود.

مثال:

The evidence was examined medicolegally to ensure its validity.

معنی(example):

او باید پرونده را به‌طور پزشکی قانونی درک می‌کرد تا مشاوره دقیقی ارائه دهد.

مثال:

He had to understand the case medicolegally to provide accurate advice.

معنی فارسی کلمه medicolegally

: معنی medicolegally به فارسی

به شیوه‌ای که پزشکی قانونی به اجرای موارد قانونی مرتبط می‌شود.