معنی فارسی medicomoral
B2اصول اخلاقی مرتبط با پزشکی و رفتارهای اخلاقی پزشکان و کارکنان بهداشتی.
Ethical principles related to medicine and the moral behaviors of healthcare professionals.
- NOUN
example
معنی(example):
اصول پزشکی اخلاقی، تصمیمات اخلاقی در پزشکی را راهنمایی میکند.
مثال:
Medicomoral principles guide the ethical decisions in medicine.
معنی(example):
چارچوب پزشکی اخلاقی به پزشکان کمک میکند به طور مسئولانه عمل کنند.
مثال:
The medicomoral framework helps doctors act responsibly.
معنی فارسی کلمه medicomoral
:
اصول اخلاقی مرتبط با پزشکی و رفتارهای اخلاقی پزشکان و کارکنان بهداشتی.