معنی فارسی meditabund
C1مدیتابوند به حالتی اشاره دارد که در آن فرد عمیقاً به تفکر فرو رفته است.
Deeply absorbed in thought; thoughtful.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در حالت تفکر عمیق نشسته بود و در فکر غرق شده بود.
مثال:
He sat in a meditabund state, lost in thought.
معنی(example):
چهره متفکر او نشان میداد که در حال تفکر درباره زندگی است.
مثال:
Her meditabund expression suggested she was pondering life.
معنی فارسی کلمه meditabund
:
مدیتابوند به حالتی اشاره دارد که در آن فرد عمیقاً به تفکر فرو رفته است.