معنی فارسی medivacking
B1عملیاتی مشابه با جابهجایی مجروحان که به طور خاص برای افراد بیمار یا مجروح از میدانهای نبرد یا حوادث انجام میشود.
The ongoing process of airlifting patients, especially in emergency situations.
- verb
verb
معنی(verb):
To transport (patients) by medevac.
example
معنی(example):
تیم در حال حاضر دو بیمار را از میدان انتقال میدهد.
مثال:
The team is currently medivacking two patients from the field.
معنی(example):
آنها قربانیان فاجعه را به بیمارستان منتقل میکنند.
مثال:
They are medivacking victims of the disaster to the hospital.
معنی فارسی کلمه medivacking
:
عملیاتی مشابه با جابهجایی مجروحان که به طور خاص برای افراد بیمار یا مجروح از میدانهای نبرد یا حوادث انجام میشود.