معنی فارسی megalomelia

B2

حالت یا فرآیندی که در آن یک عضو بزرگ‌تر از حد طبیعی باشد.

A condition in which a part of the body is abnormally large.

example
معنی(example):

مگالوملیا اصطلاحی است که در زمینه‌های پزشکی به کار می‌رود.

مثال:

Megalomelia is a term used in medical contexts.

معنی(example):

او به مطالعه مگالوملیا پرداخت تا عوامل ژنتیکی آن را درک کند.

مثال:

He studied megalomelia to understand its genetic factors.

معنی فارسی کلمه megalomelia

: معنی megalomelia به فارسی

حالت یا فرآیندی که در آن یک عضو بزرگ‌تر از حد طبیعی باشد.