معنی فارسی megalopolistic
B2مربوط به مگالوپلیس، یعنی شهری بزرگ و پرجمعیت که شامل چندین کلانشهر می‌شود.
Relating to a large, densely populated urban area that includes several major cities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این شهر مگالوپلیستی به طور سریع گسترش یافت و میلیون‌ها سکنه را جذب کرد.
مثال:
The megalopolistic city expanded rapidly, attracting millions of residents.
معنی(example):
منطقه‌های مگالوپلیستی معمولاً با چالش‌های خاصی در زیرساخت‌ها روبرو می‌شوند.
مثال:
Megalopolistic regions often face unique challenges in infrastructure.
معنی فارسی کلمه megalopolistic
:
مربوط به مگالوپلیس، یعنی شهری بزرگ و پرجمعیت که شامل چندین کلانشهر می‌شود.
