معنی فارسی megaphoned

B1

به معنای استفاده از بلندگو برای انتقال صدا و پیام.

Past form of 'megaphone'; to have amplified one's voice using a megaphone.

verb
معنی(verb):

To use a megaphone; to speak through a megaphone.

example
معنی(example):

مربی استراتژی بازی را با بلندگو برای بازیکنان اعلام کرد.

مثال:

The coach megaphoned the game strategy to the players.

معنی(example):

او پیامش را در خلال تظاهرات با بلندگو اعلام کرد.

مثال:

She megaphoned her message during the rally.

معنی فارسی کلمه megaphoned

: معنی megaphoned به فارسی

به معنای استفاده از بلندگو برای انتقال صدا و پیام.