معنی فارسی melalgia

B1

ملزی، نوعی درد و ناراحتی در پاها، ممکن است به دلیل آسیب عصبی یا شرایط دیگر ایجاد شود.

A type of pain in the legs, often caused by nerve-related issues.

example
معنی(example):

او بعد از درد مداوم پا، به ملاسیا تشخیص داده شد.

مثال:

She was diagnosed with melalgia after her persistent leg pain.

معنی(example):

پزشک توضیح داد که ملزی می‌تواند ناشی از آسیب به اعصاب باشد.

مثال:

The doctor explained that melalgia can result from nerve damage.

معنی فارسی کلمه melalgia

: معنی melalgia به فارسی

ملزی، نوعی درد و ناراحتی در پاها، ممکن است به دلیل آسیب عصبی یا شرایط دیگر ایجاد شود.