معنی فارسی melamed

B1

ملامد، معلم و مربی در سنت‌های یهودی، معمولاً در زمینه‌های مذهبی و اخلاقی آموزش می‌دهد.

A teacher, often in Jewish tradition, who instructs in religious and ethical matters.

example
معنی(example):

ملامد به بچه‌ها دربارهٔ اخلاق و تاریخ آموزش داد.

مثال:

The melamed taught the children about ethics and history.

معنی(example):

او یک ملامد محترم در جامعه بود.

مثال:

He was a respected melamed in the community.

معنی فارسی کلمه melamed

: معنی melamed به فارسی

ملامد، معلم و مربی در سنت‌های یهودی، معمولاً در زمینه‌های مذهبی و اخلاقی آموزش می‌دهد.