معنی فارسی melanoblastic
B1ملانوبلاستیک به ویژگیها و فعالیتهای مربوط به ملانوبلاستها اطلاق میشود.
Pertaining to or arising from melanoblasts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نژاد ملانوبلاستیک در فهم رنگدانهسازی پوست اهمیت دارد.
مثال:
The melanoblastic lineage is important in understanding skin pigmentation.
معنی(example):
تومورهای ملانوبلاستیک میتوانند از رشد غیرطبیعی ملانوبلاستها ناشی شوند.
مثال:
Melanoblastic tumors can arise from abnormal growth of melanoblasts.
معنی فارسی کلمه melanoblastic
:
ملانوبلاستیک به ویژگیها و فعالیتهای مربوط به ملانوبلاستها اطلاق میشود.