معنی فارسی melanoderma
B1ملانودرما، اصطلاحی برای توصیف شرایطی در پوست موجودات که دارای رنگدانههای تیره است.
A condition referring to skin characterized by dark pigmentation.
- NOUN
example
معنی(example):
وضعیت ملانودرما میتواند گونههای مختلفی را تحت تأثیر قرار دهد.
مثال:
The condition of melanoderma can affect various species.
معنی(example):
پزشکان دامپزشک برای بررسی پیامدهای بهداشتی ملانودرما تحقیق میکنند.
مثال:
Veterinarians study melanoderma for its health implications.
معنی فارسی کلمه melanoderma
:
ملانودرما، اصطلاحی برای توصیف شرایطی در پوست موجودات که دارای رنگدانههای تیره است.