معنی فارسی melanogen

B1

ملانوجن ماده‌ای است که در فرآیند تولید ملانین نقش دارد.

A substance involved in the synthesis of melanin.

example
معنی(example):

ملانوجن در تولید ملانین دخالت دارد.

مثال:

Melanogen is involved in the production of melanin.

معنی(example):

محققان نقش ملانوجن را در رنگدانه‌های پوستی بررسی کردند.

مثال:

Researchers explored the role of melanogen in skin pigmentation.

معنی فارسی کلمه melanogen

: معنی melanogen به فارسی

ملانوجن ماده‌ای است که در فرآیند تولید ملانین نقش دارد.