معنی فارسی meliority
B2وضعیت یا کیفیت بهتری که در روند بهبود اتفاق میافتد.
The state or quality of being better; superiority.
- NOUN
example
معنی(example):
بهبود وضعیت سیاست جدید در نتایج بهبودیافته مشخص بود.
مثال:
The meliority of the new policy was evident in the improved results.
معنی(example):
آنها در مورد بهتری وضعیت راهحلهای مختلف برای مشکل بحث کردند.
مثال:
They discussed the meliority of different solutions to the problem.
معنی فارسی کلمه meliority
:
وضعیت یا کیفیت بهتری که در روند بهبود اتفاق میافتد.