معنی فارسی melodying
B1ملودیسازی، فرآیند ایجاد یا نواختن یک ملودی.
The act of creating or playing a melody.
- VERB
example
معنی(example):
او در حال نواختن یک ملودی بر روی پیانو است.
مثال:
She is melodying a tune on her piano.
معنی(example):
پرندگان در حال نواختن ملودی هنگام طلوع خورشید بودند.
مثال:
The birds were melodying as the sun rose.
معنی فارسی کلمه melodying
:
ملودیسازی، فرآیند ایجاد یا نواختن یک ملودی.