معنی فارسی mels
B1ملس، کوچکی از علفزار یا پوشش گیاهی که بهویژه در مناطق جنگلی یافت میشود.
A small grassy or vegetative area, especially found in forested regions.
- NOUN
example
معنی(example):
ملسهای جنگل پر از صدای پرندگان بود.
مثال:
The mels of the forest were filled with the sound of birds.
معنی(example):
در تابستان، ملسها سبز و پرپشت میشوند.
مثال:
During the summer, the mels become lush and green.
معنی فارسی کلمه mels
:
ملس، کوچکی از علفزار یا پوشش گیاهی که بهویژه در مناطق جنگلی یافت میشود.