معنی فارسی mem

B2

مم، به معنای حافظه در زمینه‌های مختلف می‌باشد، به ویژه در کامپیوتر و فناوری.

Refers to memory in various contexts, especially in computing and technology.

example
معنی(example):

در محاسبات، مم به یک جزء حافظه اشاره دارد.

مثال:

In computing, a mem refers to a memory component.

معنی(example):

شما باید مم بیشتری برای عملکرد بهتر تخصیص دهید.

مثال:

You should allocate more mem for better performance.

معنی فارسی کلمه mem

: معنی mem به فارسی

مم، به معنای حافظه در زمینه‌های مختلف می‌باشد، به ویژه در کامپیوتر و فناوری.