معنی فارسی memorabile
B2به یاد ماندنی، چیزی که اثر عمیقی بر ذهن باقی میگذارد.
Something worth remembering; significant.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این رویداد به خاطر تزئینات منحصر به فردش به یاد ماندنی بود.
مثال:
The event was memorable for its unique decorations.
معنی(example):
من یک مجموعه به یاد ماندنی از سوغاتیها دارم که از سفرهایم به دست آمدهاند.
مثال:
I have a memorabile collection of souvenirs from my travels.
معنی فارسی کلمه memorabile
:
به یاد ماندنی، چیزی که اثر عمیقی بر ذهن باقی میگذارد.