معنی فارسی menagerist
B1مدیر، فردی که مسئول نگهداری و مدیریت یک دارایی یا رویداد است.
A person who manages or oversees something, especially in an artistic context.
- NOUN
example
معنی(example):
مدیر هنرمندانه رویداد را سازماندهی کرد.
مثال:
The menagerist skillfully organized the event.
معنی(example):
مدیریت هنری نیاز به برنامهریزی زیادی دارد.
مثال:
Being a menagerist requires a lot of planning.
معنی فارسی کلمه menagerist
:
مدیر، فردی که مسئول نگهداری و مدیریت یک دارایی یا رویداد است.