معنی فارسی mendelize

B1

منازعه کردن، به‌کارگیری اصول وراثتی مندل در تحلیل وراثت و ویژگی‌های زیستی.

To apply the principles of Gregor Mendel’s genetics to biological studies.

example
معنی(example):

منازعه کردن به معنای به‌کارگیری اصول مندل در مطالعات زیستی است.

مثال:

To mendelize is to apply Mendelian principles to biological studies.

معنی(example):

محققان اغلب ویژگی‌های گیاهان را منازعه می‌کنند تا وراثت را درک کنند.

مثال:

Researchers often mendelize the traits of plants to understand inheritance.

معنی فارسی کلمه mendelize

: معنی mendelize به فارسی

منازعه کردن، به‌کارگیری اصول وراثتی مندل در تحلیل وراثت و ویژگی‌های زیستی.