معنی فارسی mendicated

B1

کسی که به گدایی پرداخته است، در حالتی که به کمک نیاز دارد.

Having been engaged in begging or soliciting.

example
معنی(example):

شخص گدای شده غذا و پوشاک دریافت کرد.

مثال:

The mendicated individual received food and clothing.

معنی(example):

بسیاری از گدایان به خیریه وابسته بودند.

مثال:

Many mendicated people depended on charity.

معنی فارسی کلمه mendicated

: معنی mendicated به فارسی

کسی که به گدایی پرداخته است، در حالتی که به کمک نیاز دارد.