معنی فارسی meningic

B1

مننژیکی به وضعیت‌ها و عوارضی اطلاق می‌شود که به غشای مغزی مربوط می‌شود.

Pertaining to meninges; often used in medical contexts to describe conditions associated with the membranes.

example
معنی(example):

ماهیت مننژیکی این بیماری بر سیستم عصبی مرکزی تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The meningic nature of the disease affects the central nervous system.

معنی(example):

پیچیدگی‌های مننژیکی می‌تواند از عفونت‌های درمان‌نشده ناشی شود.

مثال:

Meningic complications can arise from untreated infections.

معنی فارسی کلمه meningic

: معنی meningic به فارسی

مننژیکی به وضعیت‌ها و عوارضی اطلاق می‌شود که به غشای مغزی مربوط می‌شود.