معنی فارسی meningocortical
B2مننژوکورتیکی به ارتباطات و تأثیرات بین مننژها و قشر مغز اشاره دارد.
Relating to the meninges and the cerebral cortex.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
التهاب مننژوکورتیکی میتواند بر عملکرد مغز تأثیر بگذارد.
مثال:
Meningocortical inflammation can affect brain function.
معنی(example):
تحقیقات در مورد اختلالات مننژوکورتیکی در حال انجام است.
مثال:
Research is ongoing into meningocortical disorders.
معنی فارسی کلمه meningocortical
:
مننژوکورتیکی به ارتباطات و تأثیرات بین مننژها و قشر مغز اشاره دارد.