معنی فارسی menopausic
B2مربوط به دورهی یائسگی، که در آن قاعدگی متوقف میشود و تغییرات هورمونی در بدن رخ میدهد.
Relating to or characteristic of menopause.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زنان یائسه ممکن است علائم مختلفی را تجربه کنند.
مثال:
Menopausic women may experience various symptoms.
معنی(example):
مشاوره پزشکی برای سلامت یائسه ضروری است.
مثال:
Medical advice is essential for menopausic health.
معنی فارسی کلمه menopausic
:
مربوط به دورهی یائسگی، که در آن قاعدگی متوقف میشود و تغییرات هورمونی در بدن رخ میدهد.