معنی فارسی mensal
B1ماهانه، مربوط به هر ماه یا هزینههای مربوط به یک ماه.
Relating to or occurring every month.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نرخ ماهانه برای این خدمات بسیار معقول بود.
مثال:
The mensal rate for the service was very reasonable.
معنی(example):
آنها تصمیم به تغییر اشتراک ماهانه به سالانه گرفتند.
مثال:
They decided to change the mensal subscription to a yearly one.
معنی فارسی کلمه mensal
:
ماهانه، مربوط به هر ماه یا هزینههای مربوط به یک ماه.