معنی فارسی menseless

B2

عمل یا رفتاری که فاقد خصوصیات مردانگی یا جدیت باشد.

An act or behavior lacking masculinity or seriousness.

example
معنی(example):

عمل بی‌مردی همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The menseless act surprised everyone.

معنی(example):

او رفتار بی‌مردانه را غیرقابل قبول توصیف کرد.

مثال:

He described the menseless behavior as unacceptable.

معنی فارسی کلمه menseless

: معنی menseless به فارسی

عمل یا رفتاری که فاقد خصوصیات مردانگی یا جدیت باشد.