معنی فارسی menses
B1 /ˈmen.siːz/مراحل فیزیولوژیکی که در آن رحم یک زن آماده میشود تا برای بارداری آماده شود و اگر بارداری اتفاق نیفتد، مخاط رحم از بدن خارج میشود.
The monthly discharge of blood from the uterus of non-pregnant women.
- noun
noun
معنی(noun):
The discharge of blood mixed with pieces of cellular tissue from the uterus out through the vagina, which occurs roughly every month in uninseminated women; menstrual flow.
example
معنی(example):
پریود یک زن معمولاً یک بار در ماه اتفاق میافتد.
مثال:
A woman's menses typically occur once a month.
معنی(example):
پریود میتواند با علائم مختلفی همراه باشد.
مثال:
Menses can be accompanied by various symptoms.
معنی فارسی کلمه menses
:
مراحل فیزیولوژیکی که در آن رحم یک زن آماده میشود تا برای بارداری آماده شود و اگر بارداری اتفاق نیفتد، مخاط رحم از بدن خارج میشود.