معنی فارسی mensheviks

C1

جریان سیاسی چپ‌گرا در روسیه که به اصلاحات تدریجی اعتقاد داشت.

A faction of the Russian socialist movement that opposed the Bolsheviks.

example
معنی(example):

مصدقه‌ها در طول انقلاب با بلشویک‌ها مخالف بودند.

مثال:

The Mensheviks opposed the Bolsheviks during the revolution.

معنی(example):

مصدقه‌ها رویکردی تدریجی‌تر به سوسیالیسم را ترجیح می‌دادند.

مثال:

Mensheviks favored a more gradual approach to socialism.

معنی فارسی کلمه mensheviks

: معنی mensheviks به فارسی

جریان سیاسی چپ‌گرا در روسیه که به اصلاحات تدریجی اعتقاد داشت.