معنی فارسی mensurable
B1 /ˈmɛn(t)s(ə)ɹəbəl/قابل اندازهگیری، به معناى این است که یک جمعیت یا ویژگی خاص میتواند با استفاده از ابزارهای مناسب به طور دقیق اندازهگیری شود.
Capable of being measured or quantified.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Measurable
معنی(adjective):
Having a fixed rhythm.
example
معنی(example):
دادههای جمعآوریشده از آزمایش قابل اندازهگیری هستند.
مثال:
The data collected from the experiment is mensurable.
معنی(example):
فقط متغیرهای قابل اندازهگیری میتوانند با روشهای آماری تجزیه و تحلیل شوند.
مثال:
Only mensurable variables can be analyzed with statistical methods.
معنی فارسی کلمه mensurable
:
قابل اندازهگیری، به معناى این است که یک جمعیت یا ویژگی خاص میتواند با استفاده از ابزارهای مناسب به طور دقیق اندازهگیری شود.