معنی فارسی mentalistically
B1به صورتی که بر افکار و فرآیندهای ذهنی تأکید داشته باشد.
In a manner that emphasizes thoughts and mental processes.
- ADVERB
example
معنی(example):
او مشکل را به شکل متالیستی توضیح میدهد و به افکار درونی توجه میکند.
مثال:
She explains the problem mentalistically, considering inner thoughts.
معنی(example):
تیم دادهها را به صورت متالیستی تجزیه و تحلیل کرد تا رفتارها را درک کند.
مثال:
The team analyzed the data mentalistically to understand behaviors.
معنی فارسی کلمه mentalistically
:
به صورتی که بر افکار و فرآیندهای ذهنی تأکید داشته باشد.