معنی فارسی mentha

A2

نوعی گیاه علفی از خانواده نعناع که به خاطر عطر و طعمش کاربردهای فراوانی دارد.

A genus of plants in the mint family, known for its aromatic leaves.

example
معنی(example):

نعناع معمولاً در انگلیسی به نام mentha شناخته می‌شود.

مثال:

Mentha is commonly known as mint in English.

معنی(example):

او نعناع تازه به سالاد افزود تا طعم بهتری بگیرد.

مثال:

She added fresh mentha to the salad for flavor.

معنی فارسی کلمه mentha

: معنی mentha به فارسی

نوعی گیاه علفی از خانواده نعناع که به خاطر عطر و طعمش کاربردهای فراوانی دارد.