معنی فارسی merbaby

B1

مربی، موجود افسانه‌ای شبیه به نوزاد دریایی که معمولاً در افسانه‌ها به تصویر کشیده می‌شود و با بازی و نشاط شناخته می‌شود.

A mythical sea creature resembling a baby, often depicted as playful and cheerful.

example
معنی(example):

مربی در حال بازی در امواج بود.

مثال:

The merbaby was playing in the waves.

معنی(example):

همه از طبیعت بازیگوش مربی تحسین می‌کردند.

مثال:

Everyone admired the playful nature of the merbaby.

معنی فارسی کلمه merbaby

: معنی merbaby به فارسی

مربی، موجود افسانه‌ای شبیه به نوزاد دریایی که معمولاً در افسانه‌ها به تصویر کشیده می‌شود و با بازی و نشاط شناخته می‌شود.