معنی فارسی merchandrise

B1

عمل نحوه نمایش و تبلیغ یک محصول برای افزایش فروش آن.

To apply techniques for promoting and displaying products to boost sales.

example
معنی(example):

برای مرچندریز به طور مؤثر، باید با پایگاه مشتریان خود آشنا باشید.

مثال:

To merchandrise effectively, you must know your customer base.

معنی(example):

استراتژی‌های مرچندایزینگ می‌توانند تأثیر زیادی بر فروش یک فروشگاه داشته باشند.

مثال:

Merchandising strategies can significantly impact a store's sales.

معنی فارسی کلمه merchandrise

: معنی merchandrise به فارسی

عمل نحوه نمایش و تبلیغ یک محصول برای افزایش فروش آن.