معنی فارسی merchantries

B1

مجموعه فعالیت‌ها یا سازمان‌های تجاری.

Various branches or types of trade or commerce.

example
معنی(example):

این شهر به خاطر تنوع تجارت‌هایش شناخته شده بود.

مثال:

The city was known for its diverse merchantries.

معنی(example):

تجارت‌های مختلفی در بازار رونق داشتند.

مثال:

Different merchantries flourished in the marketplace.

معنی فارسی کلمه merchantries

: معنی merchantries به فارسی

مجموعه فعالیت‌ها یا سازمان‌های تجاری.