معنی فارسی merited
B2چیزی که به علت شایستگی یا کیفیت خوب آن به آن داده می‌شود.
Deserving or worthy as a result of actions or qualities.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To deserve, to earn.
مثال:
Her performance merited wild applause.
معنی(verb):
To be deserving or worthy.
مثال:
They were punished as they merited.
معنی(verb):
To reward.
adjective
معنی(adjective):
Deserved
مثال:
It was a merited reward.
example
معنی(example):
کار سخت او شایستگی ارتقاء را داشت.
مثال:
Her hard work merited a promotion.
معنی(example):
عملیات او شایستگی شناخت از طرف جامعه را داشت.
مثال:
His actions merited recognition from the community.
معنی فارسی کلمه merited
:
چیزی که به علت شایستگی یا کیفیت خوب آن به آن داده می‌شود.
