معنی فارسی meritlessness
B1نبود شایستگی و فضیلت، به معنای عدم وجود ویژگیهای مثبت در یک فرد یا عمل.
The quality of being without merit or value.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشنهادات او به دلیل meritlessness به شکست او منجر شد.
مثال:
The meritlessness of his actions led to his failure.
معنی(example):
او درباره meritlessness این پیشنهاد صحبت کرد.
مثال:
She spoke about the meritlessness of the proposal.
معنی فارسی کلمه meritlessness
:
نبود شایستگی و فضیلت، به معنای عدم وجود ویژگیهای مثبت در یک فرد یا عمل.