معنی فارسی mermithized
B1مرمیثیزه، حالتی که در آن یک موجود میزبان تحت تأثیر نماتود مرمیثیده قرار میگیرد و به طور معناداری تغییرات رفتاری را تجربه میکند.
Describing a host that has been infected by mermithid nematodes, resulting in altered behavior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زمانی که یک میزبان مرمیثیزه میشود، تغییرات رفتاری مختلفی را نشان میدهد.
مثال:
When a host is mermithized, it exhibits various behavioral changes.
معنی(example):
حشرات مرمیثیزه معمولاً به طور نامنظم رفتار میکنند.
مثال:
Mermithized insects often behave erratically.
معنی فارسی کلمه mermithized
:
مرمیثیزه، حالتی که در آن یک موجود میزبان تحت تأثیر نماتود مرمیثیده قرار میگیرد و به طور معناداری تغییرات رفتاری را تجربه میکند.