معنی فارسی merogonic
B1مرتبط با مراحل خاص در تولید مثل غیرجنسی و چرخههای زندگی موجودات.
Relating to or characteristic of merogony in organisms, particularly in terms of reproductive cycles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مرحله مروگونیک برای چرخه حیات این موجود ضروری است.
مثال:
The merogonic stage is crucial for the life cycle of this organism.
معنی(example):
درک فرآیندهای مروگونیک در مطالعه گونههای انگلی کمک میکند.
مثال:
Understanding merogonic processes helps in studying parasitic species.
معنی فارسی کلمه merogonic
:
مرتبط با مراحل خاص در تولید مثل غیرجنسی و چرخههای زندگی موجودات.